تاریخ هنر جهان – صدر مسیحیت و بیزانس
ظهور دیانت مسیح و رواج تدریجی آن در بخشهایی از خاورمیانه و اروپا سبب شکل گیری سبکهای هنری مختلفی شد. هنر مسیحی، هنری مذهبی و مرکز ثقل آن کلیسا است و نمود این هنر بیش از هر چیز در کلیساها به ویژه در اروپا تجلی یافته است. با رواج این آیین در سرزمینهای یونانی و رومی، به تدریج یونانیها و رومیها نقش رهبری دیانت مسیح را به عهده گرفتند و هنری را پایه گذاری کردند که در آن سنتهای هنری یونانی، رومی و عناصری از میراثهای شرقی (ایران، سوریه، آناتولی و میانرودان) با هم ادغام شد و در شکل معماری کلیساها و هنرهای وابسته آن به ویژه شمایل نگاری تجلی یافت.
هنر صدر مسیحیت
هنر صدر مسیحیت به دورهٔ شکل گیری هنر مسیحی در فاصله سدههای سوم تا ششم میلادی در مناطقی که جز قلمرو امپراتوری روم بودند، گفته میشود. بعد از گذشت دویست سال از تاریخ ظهور دیانت مسیح، پیروان آن در روم و سرزمینهای تابع آن (فلسطین، سوریه، آناتولی، مصر، یونان و…) پرشمار شده بودند. رومیها از همان آغاز با این دین تازه مخالف بودند و مخالفت آنها تا زمان امپراتوری کنستانتین که دیانت مسیح را پذیرفت، ادامه داشت.
از سدهٔ سوم میلادی به بعد مقبرههایی به شکل اتاقهایی که توسط مسیحیان در داخل زمین کنده شده، به دست آمده است. در داخل اتاقها، تاقچههایی برای قرار دادن تابوتهای سنگی ایجاد میکردند و فضای دیگری را نیز به نمازخانه اختصاص میدادند. این مقبرهها به مقابر دخمه ای یا کاتا کومب شهرت دارند. نخستین آثار تصویری مسیحی که بیانگر اعتقادات آنها بود، در همین مقبرهها و نمازخانهها یافت شده اند. این نقاشیها از لحاظ طرح و اجرا نسبت به نقاشیهای رومی ضعیفتر هستند. در این نقاشیها صحنههایی از زندگی حضرت مسیح (ع) همچون مادرش حضرت مریم، مسیح کودک و… و نقشهای نمادین (مسیحی) چون چوپان نیکوکار، طاوس (نشانه جاودانگی)، کبوتر (نماد روح) و لنگر (نشانه امید)، نشان داده میشد.
در سال ۳۲۳ میلادی کنستانتین (قسطنطین) امپراتور روم که مسیحی شده بود، پایتخت خود را از شهر روم به شهر یونانی بیزانس (شهر استانبول کنونی) انتقال داد. از این تاریخ به بعد این شهر به نام کنستانتینوپل (قسطنطنیه) معروف شد و باعث اعتبار ایالات شرقی گردید و شهر بیزانس به عنوان مرکز و مظهر ایمان کشور روم به ایفای نقش پرداخت. کنستانتین همه منابع خود را در جهت رونق دیانت مسیح به کار گرفت و در مدت کوتاهی تعداد قابل توجهی کلیسا را در شهرهای مختلف بر پا کرد.
او نوعی ساختمان که در معماری رومی باسیلیکا (به معنی تالار دراز) نام داشت را برای کلیسا مناسب یافت. وی با اندک تغییری در نقشهٔ آن نخستین نمونه کلیسا را به نام سان پی یترو در شهر روم بنا کرد. به این ترتیب معماری کلیسا شکل گرفت و این ساختمان به عنوان الگوی کلیساهای بعدی در اروپای غربی پذیرفته شد.
بیشتر بخوانید: کدام فرهنگها بیشترین تاثیر را بر تاریخ هنر داشتهاند؟
هنر بیزانس (هنر مسیحی روم شرقی)
هنر بیزانس هنری مذهبی، رمزگرا و رسمی است، که ریشه در شرق دارد. شکل گیری هنر بیزانس با اقدامات ژوستی نین در سده ششم میلادی همراه است. اگرچه مقدمات آن از زمان کنستانتین شروع شده بود، اما پس از مرگ او به دلیل اختلاف بر سر رهبری جهان مسیحیت، امپراتوری روم به دو شاخه روم شرقی (بیزانس) و روم غربی تقسیم شد.
در سده ششم میلادی روم غربی در اثر هجوم اقوام اروپای شمالی از هم پاشید، اما بیزانس از این حملات در امان ماند و در زمان ژوستی نین به اوج قدرت رسید. وی نه تنها در روم شرقی قدرت خود را استحکام بخشید، بلکه بر بخشهایی از ایتالیا نیز مسلط شد و شهر راونا را به عنوان مرکز قدرت خود در روم غربی انتخاب کرد. هنر بیزانس تنها محدود به روم شرقی نبود بلکه همواره دستاوردهای آن در اروپای غربی نیز مورد تقلید قرار میگرفت. مورخان هنر بیزانس را به سه دوره تقسیم میکنند.
نخستین عصر طلایی: نخستین عصر طلایی هنر بیزانس در زمان ژوستی نین شکل گرفت. در این دوره هنر یونانی رومی با عناصر میراثهای شرقی (ایران وسوریه) به خوبی تلفیق شد که حاصل آن دو کلیسای عظیم ایاصوفیه در کنستانتینوپل و کلیسای سن ویتاله در شهر راونا در ایتالیا است.
این کلیساها دارای نقشه متمرکز، گنبددار و دارای ظاهری ساده و درونی پر تجمل هستند. کلیسای ایاصوفیه دارای صحن مستطیل شکل است و گنبد عظیمی دارد. این بنا به دلیل ابعاد بزرگ آن یکی از شاهکارهای معماری آن دوره است. کلیسای سن ویتاله نیز دارای نقشه ای هشت ضلعی متراکم و گنبددار است. کلیساهای گنبد دار به عنوان الگو در قلمرو بیزانس (یونان و اروپای شرقی و غربی) رواج یافت.
هر دو کلیسا دارای تزیینات غنی به ویژه نقاشی موزاییک هستند. نقاشیهای موزاییکی این کلیسا خانواده ژوستی نین و همراهانش را نشان میدهد. در این نقاشی شخصیتها دارای قد بلند، ظریف و لاغر، با وقار و باچشمانی درشت هستند.
دومین عصر طلایی: در سدههای هشتم و نهم میلادی گروهی از مسیحیان با شمایل نگاری به مخالفت برخاستند و تمثالها را یادآور بت پرستی شمرده و باعث رکود و توقف هنر شمایل نگاری شدند. این توقف، زمینه را برای گسترش تزیینات هندسی و گیاهی آماده کرد. اما از اواسط سدهٔ نهم میلادی به بعد، مجدداً شمایل نگاری در بیزانس و اروپای غربی شکوفا گردید و دومین عصر طلایی هنر بیزانس شکل گرفت.
در این دوره طبیعت گرایی و اسطوره گرایی هنر باستانی یونان (دورهٔ کلاسیک) همراه با جنبههای نمایشی، عاطفی و ایجاد حس رنج و همدردی در تماشاگر در نقاشیهای موزاییک و نقاشیهای دیواری مورد توجه قرار گرفت. ساخت کلیساهای چلیپایی یونانی (طول و عرض برابر) و استفاده از نقش مایههای اسلامی نیز در این زمان رواج یافت.
سومین عصر طلایی: در دو قرن پایانی امپراتوری بیزانس ( سده ۱۲-۱۴ میلادی)، «سومین عصر طلایی» هنر بیزانس شکل گرفت. در این دوره، نقاشی دیواری و نقاشی روی چوب جایگزین نقاشی موزاییک شد. بیان عاطفی، تحرک و پویایی، نمایش چهره و حجم پردازی با مهارت استادانه در نقاشیها از ویژگیهای این دوره به شمار میرود.
هنر بیزانس تنها محدود به معماری و نقاشی کلیسایی نبود، بلکه در مصورسازی کتاب مقدس و سایر مصنوعات نیز آثار با ارزشی خلق شدند. با تصرف شهر کنستانتینوپل در سال ۱۴۵۳ میلادی توسط عثمانیها عمر حکومت بیزانس به سرآمد، اما سنتهای هنری آن تا مدتی در اروپا تداوم داشت.
- ۰ نظر
- ۰۷ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۵۳